نويسنده: دکتر سيد مهدي صميمي اردستاني





 

آيا برداشت هاي افراد بدبين از موضوعات هميشه اشتباه است؟

ممکن است فردي به چيزي بدبين باشد و اين بدبيني نادرست نباشد. مثلاً کسي اظهار مي کند که پسرش از او پول مي دزدد و پسر هم واقعاً اين کار را مي کند، اما چون شواهد و دلايلي که فرد براي سوء ظن خود بيان مي کند دور از ذهن و خيالي هستند، مي توان گفت که آن فرد بدبين است، با اين که در واقع نتيجه گيري اش درست بوده است.
اين قضيه شايد قدري گيج کننده باشد اما با کمي دقت مي توان آن را درک کرد. شايد با ذکر مثال بتوان موضوع را بهتر متوجه شد. فرض کنيد پدري مي گويد پسرم بي اجازه از جيب من پول بر مي دارد و دليل مي آورد که: «ديشب شنيدم درِ اتاق او دو بار باز و بسته شد، پس حتماً او سر جيب من رفته.» يا مي گويد: «او دوستانش را ناهار بيرون دعوت کرده، پس حتماً پولش را از من کش رفته.» واضح است که اين دلايل نمي تواند دلايل محکم و خوبي براي اثبات ادعاي اين پدر باشد و مي توان نتيجه گرفت که او به بدبيني بيمارگونه مبتلا شده؛ با وجود اين که ممکن است پسر واقعاً از پدرش پول مي دزديده اما نه به شکلي که اومتوجه بشود، و باز و بسته شدن در اتاق و مهمان کردن دوستان هم ربطي به اين قضيه نداشته است.
در برخي موارد مشاهده مي شودکه اطرافيان فرد بدبين به همان رفتاري دست مي زنند که بيمار به آن ها تهمت زده. مثلاً پسر واقعاً از جيب پدر بدبين خود پول مي دزدد که دليل اين دزدي مي تواند عوامل مختلفي باشد. مثلاً ايجاد محدوديت شديد اين پدر براي پسر، و يا اين که گاه چنين فرزنداني به خود مي گويند: «حال که به من تهمت مي زنند همان بهتر که من هم پاسخ اين بي اعتمادي را با دزدي بدهم تا بي حساب شويم».
به طور خلاصه مي توان گفت که ممکن است ادعاي يک فرد بدبين به رغم بدبيني او درست باشد. لذا تشخيص بدبيني در يک فرد تنها بر مبناي اثبات يا رد ادعاي او نيست بلکه در کنار اين موضوع نحوه ي استدلال و نتيجه گيري فرد و چگونه استنباط وي از وقايع نيز مي تواند گواهي بر وجود يا عدم وجود بدبيني باشد.
منبع مقاله :
صميمي اردستاني، مهدي؛ (1387) بدبيني، تهران: نشر قطره، چاپ اول.